خیلی وقته که نتم تموم شده و دیگه اقدام نکردم برای تمدیدش
هر از گاهی به وسیله اینترنت پدر متصل میشدم و چن تا تحقیق درسی انجام میدادم اما اصلا حواسم بخ وبلاگ دوست داشتنیم نبود
اما الان که متصل شدم چند دقیقه ای وقت استراحت به خودم دادم و یادی کردم از همدم خوبم
تو این مدت اتفاق زیاد افتاده از اساس کشی به خونه جدید گرفته تا رفتن به دبیرستان و انتخاب رشته ای که هنوز هم به درستیش دو دلم
از دوستی با مریم و فاطمه و آنیتا و زینب گرفته تا ثبت نام تو باشگاهه زومبایه محل
از دعوای فامیلی گرفته تا عوض شدن مبل و پرده و کلا دکور خونه و بخصوص اتاق من
اگه بخوام با جزئیات تعریف کنم وقت زیادی میبره و من هم وقت ندارم ولی قول میدم یه روز تو همین ماه ها بیام و حسابی بنویسم
هوپولوگولو...